سهم والدین و فرزندان از دارایی ما
وقتی اسم نفقه و ترک این تکلیف به گوش میخورد فوری ذهن متوجه نفقه زن میشود، غافل از اینکه کسان دیگری هم در اطراف ما هستند که پرداخت نفقه به آنان ضرورت دارد. فرزندان و پدر و مادر ما هم در شرایطی حق گرفتن نفقه دارند؛ البته برای آنکه این حق به آنان برسد باید شرایط خاصی داشته باشند؛ برای آشنایی بیشتر با این موضوع این گزارش را بخوانید.
فرزندان نفقهبگیر
وقتی قانون تکلیفی را بر عهده ما میگذارد نمیتوانیم به آسانی از زیر بار آن شانه خالی کنیم. قانون مدنی برای اینکه ما را متوجه وظیفه خود برای پرداخت نفقه فرزندانمان کند، میگوید: نفقه اولاد به عهده پدر است و پس از فوت پدر یا ناتوانی او در پرداخت نفقه این تکلیف بر عهده پدربزرگ قرار میگیرد که البته منظور پدر پدر است. علاوه بر این در صورتی که پدر و اجداد پدری زنده نباشند یا توان پرداخت نفقه را نداشته باشند، تکلیف هزینههای فرزندان به مادر میرسد. باز هم اگر مادر زنده نباشد در مرحله آخر پدربزرگ مادری، همچنین مادربزرگ مادری و مادر بزرگ پدری باید هزینههای فرزند را با اسم نفقه پرداخت کنند. بنابراین قانون همه شرایط را پیشبینی کرده است و در آن وضعیت پرداخت نفقه را مشخص کرده است تا اداره امور مالی فرزند ممکن باشد.
پدر و مادر و اجداد نفقهبگیر
شاید برای بعضی عجیب باشد که قانون وظیفه پرداخت هزینههای پدر و مادر و اجداد را هم بر عهده فرزند گذاشته است؛ اما عادلانه به نظر میرسد که فرزندی که وضعیت مالی خوبی دارد هزینههای پدر و مادری که سالها زحمت او را کشیدهاند و اکنون وضع اقتصادی مناسبی ندارند، را نپردازد. نفقه پدر و مادر بر عهده فرزندان است؛ اما اگر فرزندان هیچکدام زنده نباشند نوهها یا فرزندان فرزندان باید این وظیفه را ادا کنند. اگر پدر و مادر فقط یک فرزند داشته باشند، همه نفقه بر عهده اوست و اگر چند فرزند داشته باشند به طور مساوی به پدر و مادر نفقه خواهند داد؛ یعنی مشترک و به نسبت برابر باید مخارج زندگی پدر و مادر خود را بپردازند و از این لحاظ تفاوتی بین دختر و پسر نیست.
شرایط پرداخت نفقه به خویشان
گفته شد که علاوه بر زوجه، فرزندان و پدر و مادر هم حق گرفتن نفقه دارند؛ اما با بررسی شرایط پرداخت نفقه پدر و مادر و فرزندان متوجه تفاوت آن با نفقه زوجه خواهیم شد.
نفقه خویشاوندان ناظر به آینده است و خویشاوندان فقط نسبت به آینده میتوانند مطالبه نفقه کنند و این برخلاف نفقه زوجه است. بنابراین فرزندی نمیتواند در دادگاه طرح دعوا کند و از قاضی بخواهد که پدر را محکوم به پرداخت نفقههای سالهای گذشته کند. در نهایت حق او این است که از دادگاه بخواهد که با محکوم کردن پدر یا مادر او را مکلف کند از این به بعد مبلغی به عنوان نفقه به او پرداخت کند.
فقر و ناتوانی مالی نفقهبگیر: کسی مستحق نفقه است که ندار باشد و نتواند به وسیله شغلی زندگی خود را تأمین کند. بنابراین اگر پدر یا مادر وضعیت مالی مناسبی داشتند پرداخت نفقه به آنان وظیفه قانونی محسوب نمیشود؛ همچنین اگر وضع مالی فرزند خوب بود پرداخت نفقه تکلیف وی نیست. اما در نفقه زوجه این شرط مطرح نیست و حتی اگر وضعیت مالی زن بسیار بهتر از شوهر خود باشد باز هم حق مطالبه نفقه را دارد.
توانایی مالی پرداختکننده نفقه: کسی وظیفه دارد نفقه پرداخت کند که توانایی مالی خوبی داشته باشد و بتواند نفقه بدهد بدون اینکه از نظر معیشت دچار مشکل شود. برای تشخیص توانایی مالی باید همه تعهدها و وضع زندگانی شخصی او در جامعه در نظر گرفته شود. بنابراین قانونگذار انتظار ندارد کسی که خودش وضع مالی خوبی ندارد، پولی به نفقهبگیر بدهد. جالب است که در نفقه زوجه این شرط هم وجود ندارد و به هر حال چه مرد وضع مالی درستی داشته باشد و چه ندار و بیپول باشد به هر حال باید نفقه همسرش را پرداخت کند. اگر شخصی نتواند نفقه همه اشخاصی را که قرار است به آنان نفقه بدهد پرداخت کند، تأمین معاش و زندگی خود او بر دیگران اولویت دارد. بنابراین شخص باید قبل از هر چیز خود را اداره کند و نیز نفقه زوجه بر دیگران مقدم است؛ یعنی اگر کسی هم پدر و هم همسر و فرزند داشته باشد، نفقه همسر او بر دیگران مقدم است هر چند که زن از استطاعت مالی برخوردار باشد.
متقابل بودن نفقه خویشاوندان: نفقه خویشاوندان یک تکلیف متقابل است یعنی خویشانی که ملزم به انفاق به یکدیگرند در صورت فقر یکی و توانایی دیگری این وظیفه را به صورت متقابل دارا میشوند مثلاً همانطور که پدر توانگر باید به فرزند فقیر خود نفقه بدهد، فرزند توانگر نیز ملزم به انفاق به پدر فقیر است. این شرط هم در نفقه زوجه وجود ندارد و نمیتوان در هیچ جای قانون تکلیف زن به پرداخت نفقه به شوهر خود را دید.مشاهده میشود که بین نفقه زوجه با نفقه خویشاوندان جز چند شباهت جزیی تفاوت میان این دو بسیار زیاد است.
برخورد حقوقی با خویشاوند خسیس
فرض کنیم که همه شرایط گفته شده وجود داشته باشد اما باز هم پدر یا مادر هزینههای ضروری فرزندشان را ندهند یا برعکس فرزند حاضر نشود هزینههای زندگی پدر و مادرش را تأمین کند. در این صورت قانون چه راهی را جلوی پای ما قرار داده است تا تکلیف قانونی خویشاوند خسیس را به او یادآوری کنیم؟ در پاسخ باید گفت که دو راه وجود دارد؛ میتوانیم از دادگاه حقوقی یا دادگاه کیفری مطالبه نفقه کنیم. برای تنظیم دادخواست حقوقی باید فرم ازپیشآمده دادخواست را تهیه و پس از تکمیل به دادگاه خانواده تقدیم کرد. در این صورت دادگاه بعد از رسیدگی به دلایل و مستنداتی که باید شرایط پرداخت نفقه خویشاوندان را ثابت کند، رأی صادر خواهد کرد. متقاضی دریافت نفقه همچنین میتواند از دادگاه درخواست صدور دستور موقت کند و دادگاه میتواند با صدور دستور موقت به خوانده دستور دهد که هزینههای ضروری زندگی خواهان را تا پایان دادرسی بپردازد.
چگونگی پیگیری شکایت کیفری
اما راهکار دیگر شکایت کیفری است. قانون، خودداری از پرداخت نفقه افراد واجبالنفقه غیر از زن را نیز جرم دانسته و برای این جرم مجازات تعیین کرده است. در ماده 1196 قانون مدنی نیز مقرر شده است: «در روابط بین اقارب فقط اقارب نسبی در خط عمومی اعم از صعودی یا نزولی ملزم به انفاق به یکدیگرند.» با توجه به این ماده باید گفت در صورتی که یکی از اقربای نسبی در خط عمودی، نفقه دیگران را ندهد، طبق ماده 642 قانون مجازات اسلامی قابل تعقیب و مجازات است. بنابراین در صورتی که فرزندی از پرداخت هزینههای پدر یا مادر خود خودداری کند، تحت شمول ماده 642 است و مجازات میشود. همچنین در صورتی که پدر یا مادر نفقه فرزندشان را ندهند و شرایط لازم که پیش از این بررسی شد وجود داشته باشد، مجازات میشود. اما تکلیف نفقه دادن در خط افقی بین برادران و خواهران وجود ندارد.
خویشاوندان در صورت وجود شرایط لازم برای شکایت میتوانند به کلانتری یا دادسرا مراجعه و شکایت و دلایل خود را مطرح کنند. این شکایت در دادسرا مورد بررسی قرار خواهد گرفت و تحقیقات مقدماتی در این خصوص انجام خواهد شد. در صورتی که قضات دادسرا تشخیص دهند که جرمی واقع شده است و این جرم قابلیت انتساب به متهم را دارد کیفرخواست صادر خواهد شد. با صدور کیفرخواست پرونده به دادگاه میرود و دادگاه با رسیدگی به موضوع رأی صادر میکند. در صورتی که دلایل موجود در پرونده کافی باشد متهم محکوم خواهد شد و مجازات موجود در ماده 642 قانون مجازات اسلامی در مورد او اجرا خواهد شد.
میزان نفقه
خانواده همیشه در فقه و قانون مورد حمایت بوده است. نفقه خویشاوندان هم برای جلوگیری از خارج شدن مشکلات از کانون خانواده در نظر گرفته شده است. هدف از پیشبینی این نوع نفقه در قوانین حقوقی و کیفری رفع نیازهای خانوادگی، حفظ همبستگی و جلوگیری از مراجعه نزدیکان به دیگران و حفظ شأن و موقعیت اجتماعی آنان است. خویشاوندان توانگر، خانه و خوراک و لباس و وسایل ضروری زندگی اقوام نزدیک را که در خط عمودی صعودی یا نزولی قرار دارند و در این حال ناتوان از تأمین مایحتاج ضروری خود هستند مهیا میکنند و در اختیار آنان قرار می دهند. ملاک و میزان نفقه اقارب باید با توجه به شرایط عرف و همچنین توانایی کسی که میخواهد نفقه بدهد، در نظر گرفته شود. اگر درباره میزان نفقه، بین نفقهدهنده و نفقهبگیر اختلاف بهوجود بیاید با تغییر شرایط، طرفین لازم نیست که میزان مورد توافق خود را تغییر دهند. به هر حال در صورتی که دو طرف توافق پیدا نکنند دادگاه در این خصوص تصمیم خواهد گرفت و مشکل را رفع خواهد کرد.
برچسب ها :
تکفل
, فرزند
, والدین
, نفقه
, ترک انفاق
, پدر
, مادر
, جد
, اجداد
, شکایت کیفری
, دادخواست
, کارشناس نفقه